۱)مَن شرط: در “ابتدای جمله” قرار میگیرد. بعد از آن دو حالت دارد:
۱. یا دو فعل ۲. یا یک فعل و یک جمله اسمیه ای که قبل از آن حرف “فَ” وجود دارد می آید.
میدونید راز من شرط چیه؟ بیاید تا بهتون بگم:
سالیان پیش در قواعد عربی ۳ مَن وجود داشت که هنوز جایگاهشان مشخص نشده بود. یک روز یکی از
مَن ها که از سایرین جاه طلب تر بود، شجاعت به خرج میدهد و برای مدیر قواعد عربی شرطی میگذارد.
از آنجایی که فعل از مهم ترین و باارزش ترین کلمه ها محسوب می شود، میگوید : “اگر دو فعل به من بدهی
اسلوب شرط را که یکی از مهم ترین مباحث عربی است، تشکیل می دهم”. مدیر از این پیشنهاد گران جا
می خورَد و قبول نمی کند. مَن شرط گفت اگر هزینه اش زیاد است گاهی به جای دو فعل، یک فعل و یک جمله اسمیه
می پذیرم، اما فاء جزا را قبل از جمله اسمیه به من بدهید تا بتوانم با استفاده از آن میان فعل شرط و جوابش
پل ارتباطی ایجاد کنم.
مدیر از این پیشنهاد خوشش آمد و جایگاه شرط را به او داد و اینگونه او مَن شرطیه شد.
اگر دو فعل، مضارع باشند حتما مجزوم می شوند. (جز جمع های مونث)
برای اینکه با مجزوم شدن فعل مضارع آشنا شوی به مبحث اعراب فعل مضارع مراجعه کن.
اگر دو فعل ماضی باشند تغییری نخواهند کرد.
در ترجمه آن از لفظ “هر کس” استفاده کن.
به دو مثال زیر دقت کن:
مَن “یُحاوِلْ” کثیراً “یَصِلْ” الی هدفِه هرکس تلاش کند به هدفش می رسد.
مَن “یَتَوَکَّلْ” علی الله “فهو حَسبُهُ” هر کس به خدا توکل کند، او برایش کافی است.
۲)مَن استفهام: در “ابتدای جمله” قرار میگیرد. بعد از آن هر کلمه ای می تواند قرار بگیرد.
معنای پرسشی می دهد و در ترجمه آن از “چه کسی” یا “چه کسانی” استفاده می کنیم.
برمیگردیم به داستان:
این نوع مَن بسیار کنجکاو بود و از مدیر مدام در مورد اداره امور قواعد سوال می پرسید.
مدیر تصمیم گرفت جایگاه پرسشی
را به او بدهد چرا که او از این کار خسته نخواهد شد.
حال به مثال دقت کن:
مَن طالَعَ کتابَ علمِ الأحیاءِ بدقّةٍ؟ چه کسی کتاب زیست شناسی را با دقت مطالعه کرده است؟
مَن فی الدّار؟ چه کسی در خانه است؟
مَن هو هذا الرَّجلُ؟ این مرد کیست؟
۳)مَن موصول: در غالب موارد، وسط جملات می آید. اگر آن را در ابتدای جملات هم دیدید تعجب نکنید.
در ترجمه آن از “کسی که، کسانی که” استفاده می کنیم.
داستان این گونه بود که مدیر متوجه شد، آخرین مَن در انجام کارهایش وابستگی شدیدی به جملات دارد،
طوریکه بدون آنها معنای کاملی پیدا نمی کند.
مدیر فکری کرد و با خوشحالی جایگاه مَن موصول را به او داد چرا که معنایش با فعل یا جمله ای که
بعد از آن می آید کامل شود.
مثال: و لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سبیلِ اللهِ أمواتٌ. و به کسانی که در راه خدا کشته می شوند، مردگان نگویید.
انواع مَن با تمام راز هایش تمام شد، خسته که نشدید؟ برویم سراغ “ما”.